نبض جامعه:دکترسیدحسین اقاسیدمرتضی ‘ گفت؛ اقتصاد هنر به تحلیل و بررسی تعامل بین هنر و اقتصاد میپردازد. هنر به عنوان یک زمینه خلاقیت و ابتکار، تاثیر قابل توجهی در اقتصاد دارد.
وی عنوان کرد:اقتصاد هنر بررسی میکند که چگونه فعالیتهای هنری، هنرمندان، صنایع هنری و ارزشهای فرهنگی در تولید، توزیع و مصرف اقتصادی نقش دارند.
امروزه اقتصاد هنر بخشی از شاخه بزرگتری به نام اقتصاد فرهنگ است. اقتصاد هنر جنبههای اقتصادی خلق، توزیع و مصرف آثار و فعالیتهای هنری و ادبی را در برمیگیرد.
در واقع، اقتصاد هنر برای ما ابزارها و روشهایی را فراهم میکند تا بتوانیم تاثیرات اقتصادی هنر را بررسی کنیم، منابع مالی و اقتصادی هنر را بهبود بخشیم و توسعه پایدار هنر را حمایت کنیم.
دکترسیدحسین اقاسیدمرتضی در ادمه مطرح کرد:اقتصاد هنر در چند سال اخیر با توجه به فروش و قیمت گذاری آثار هنری بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برخلاف تولیدات اقتصادی یا هنری دیگر که مستلزم طی پروسههای متفاوت است، بنابراین ما با پدیدهای روبرو هستیم که از قواعد رایج اقتصاد چندان پیروی نمیکند و مبنای کار تنها هنرمند است.
وی بیان کرد:اقتصاد هنر چند سالی است که به حوزه کسب و کار آثار هنری وارد شده به شکلی که بحث اقتصاد هنر فقط به خرید و فروش آثار هنری قدیمی محدود نمی شود و اکنون عرصههای مختلفی در این حوزه از جمله سرمایه گذاری و حمایت از هنر و تأسیس آموزشگاههای هنری ادامه پیدا کرده است.
در سال های اخیر ظهور اقتصاد به اصطلاح خلاق و رشد صنایع فرهنگی تأکید و تمرکز سیاست فرهنگی را به سمت بخش بالقوه اقتصادی فرهنگ و هنر تغییر داده است و هم اکنون اقتصاد خلاق در جهان در حدود ۹ هزار میلیارد چرخه فروش دارد و ۳ درصد تولید ناخالص جهانی را داراست.
بدون شک مسأله فرهنگ یک ملت در تمامـی جوامع بشری از جایگاه و اهـمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که زیر ساخت همه جوامع را برای اوج گیری و تکامل جدی توسعه پایدار تشکیل می دهد.
پیش از این خلق اثر هنری توسط هنرمند، بیشتر به یک کار عرفانی و دلی محدود میشد اما هم اکنون و در دنیای مدرن امروز اثر هنری به یک کالا که با قیمتهایی بسیار بالا به فروش میرسد، تبدیل گردیده است.
دکترسیدحسین اقاسیدمرتضی گفت:در گذشته خطاب قرار دادن یک اثر هنری به عنوان کالا نوعی تحقیر و تخفیف اثر هنری بود اما با باز شدن مبحث اقتصاد هنر عناوینی چون کالاهای هنری و فرهنگی، واسطه گری و فروش آثار از تعابیر گذشته به یک شغل در عرصه هنری تبدیل گردید.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد بیان کرد:در گذشته مساله پول مطرح نبود و هنرمند حس درونی و هنر ناب خود را ارائه مینمود که نمیتوانستیم به دلیل ناب بودن اثر بر روی آن قیمت گذاری کنیم. اما در حال حاضر اولویت اول با فروش رفتن اثر هنری است چون هنرمند محل درآمد دیگری جز هنر خود ندارد.
وی بیان کرد:البته اقتصاد هنر تنها بخشی از المانهای اقتصاد مرسوم را در خود دارد و در بیشتر این حوزه مباحث اقتصاد، منحصر به دنیای هنر میباشد.
دکترسیدحسین اقاسیدمرتضی تاکید کرد:در روابط اقتصادی هنر، چهار گروه هنرمندان، واسطهها (گالریها، سینماها، ناشران، موزهها و…)، مردم و دولتها جا دارند.
قیمتگذاری آثار هنری پدیدهای پیچیده و چند وجهی است و فاکتور های مختلفی در آن دخیل هستند.
وی در ادامه گفت ؛حراج یک مقوله صرفاً اقتصادی است با یک ساز و کار صرفاً اقتصادی که ملاکها و ارزشهای هنری فقط میتواند چند درصد کوچکی از آن امتیازها را تشکیل بدهد و مابقی آن به مسائل دیگری مربوط است اما اقتصاد هنر را متن جامعه ایکه توان خرید آثار هنری را داشته باشد تأمین میکند و امروزه حراجها در لایه محدودی از جامعه کار میکند.
وی اشاره کرد:اقتصاد هنر به هنرمندان و صاحبان کسبوکارهای هنری، ابزارها و روشهای لازم را میدهد تا بتوانند به صورت مستدام و پایدار در این حوزه فعالیت نمایند.
آنها میتوانند از اصول اقتصادی برای بهینهسازی تولید، مدیریت مالی، بازاریابی و ایجاد شبکههای حمایتی استفاده کنند.
بی تردید اقتصاد هنر ابزارها و روشهایی را فراهم میکند تا بتوانیم تاثیرات اقتصادی هنر را بررسی کنیم، منابع مالی و اقتصادی هنر را بهبود بخشیم و توسعه پایدار هنر را حمایت کنیم.
دکتر سیدحسین اقاسیدمرتضی در ادامه عنوان کردند در رویکرد جهانی و در سند چشم انداز ۲۰۱۵ تا ۲۰۴۰ شاهدیم دربسیاری از کشورها رقابت فرهنگی ،محور همه امور قرار گرفته است.
بدین ترتیب پارادیم جدیدی بنام صنایع نرم در حال پدیداری است که موسیقی بعنوان هنری تاثیرگذار سهم عمده ای در حفظ و اشاعه فرهنگ ملی و نیز تعامل با دیگر فرهنگها دارد و می تواند نوع نگاه افراد به خود و جهان را تغییر دهد.
دکترسیدحسین اقاسیدمرتضی:عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی